بسم او ...

امروز یه روز فوق العاده بود کلی کار جالب یاد گرفتم ...

شاید امروز جز اولین روزهایی از عمرم بود که برای چیزی که واقعا دلم می خواست یاد بگیرمش میدوییدم... 

امروز اولین روز اردو جهادی تو دانشکدمون بود از همون اولین روزی که ثبت نام کردم کلی ذوق وشوق داشتم براش 

هرچند خیلی واضحه که یه دانشجوی دندون ترم ١ (که در شُرُف ترم دویی شدنه ) کار درمانی خاصی نمی تونه انجام بده ، ینی عملا هیچ کاری نمی تونه انجام بده ولی خب برای من این اردو بیشتر جنبه یادگیری داشت...

سوای این موضوع یادگیری ، کلا از بچگی اسم اردو جهادی که میومد قند تو دلم آب می شد ...

"حس انسان دوستی و کمک به همنوع با نیت خالص و بدون منت" اولین مفهومیه که با شنیدن این کلمه به ذهنم میرسه و حس خوبی بهم میده این حس خوبش رو دوست دارم یه جور بریدن از مادیات و کار کردن برای رضای خداعه که خب خیلی قشنگه ...


از اول که وارد بخش جراحی شدم از ذوق و شوق هی میدوییدم اینور و اونور شبیه بچه های اول دبستانی شده بودم  که تازه اومدن مدرسه 

بعد از کلی منتظر شدن یه دکتری پیدا شد که دستیار می خواست 😁

نمی شناختمش 

ولی آدم خوبی بود 

اولش فک کردم خیلی عنق و بداخلاقه آخه کلا هیچی نمی گفت و کاراشو خودش انجام میداد البته حق هم داشت به من میگفت هم نمی تونستم کمکی بکنم 

اما رفته رفته بهتر شد ...

 چند تا وسیله رو (خیلی محدود) بهم معرفی کرد از جمله کاروه ( که من اشتباهی شنیدم کاربن و آبروم جلو سال بالاییا رفت 🤦🏻‍♀️) هم اینکه نحوه پرکردن دندون رو به صورت عملی نشونم داد  

میدونم خیلی مسخره و خنده داره ولی خب واسه شروع خوب بود حالا فردا هم اردو هست میرم کارای بیشتر یاد میگیرم ...

امروز به معنای واقعی احساس کردم که راهمو درست انتخاب کردم حقیقتش من هیچ وقت به دندون پزشکی علاقه ای نداشتم و همیشه در عشق داروسازی بودم اما امروز احساس کردم این راهی که انتخاب کردم راهیه که من واسش ساخته شدم و قطعا در آینده از اینکه این مسیر رو انتخاب کردم پشیمون نخواهم شد 

بازم مثله همیشه ممنون خدای خوبم به خاطر همه نعمتای قشنگت به خاطر هدیه دادن این روز قشنگ به من و به خاطر اینکه مسیر تحصیلیم رو از دارو به دندون تغییر دادی تغییرات همیشه خوشایند نیستن ولی اگه صبر داشته باشیم حکمت همشون رو درک می کنیم 

١٣٩٦/١١/١٤

حسبن الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر