بسم او ...

شده تا به‌حال دیوانه‌ای به پستتان بخورد و شما عمیقاً به فکر فرو بروید که حکمت این اتفاق چه می‌تواند باشد.

چند روز پیش این اتفاق برای من افتاد. با فردی برخورد کردم که بی‌وقفه فریاد می‌زد، فریادهایی که از عمق جانش بود تا صدایش را به گوشم برساند. 

فریادهایی که آن قدر تکرار شد تا حس کنم باید دلیلی داشته باشند.

ایمان دارم که اگر آدمی را گوش شنوا باشد فریاد های دیوانه وار یک آدم به ظاهر دیوانه کافیست تا به نقطه‌ی پایان مسیر اشتباهش برسد و دوباره از سرِخط شروع کند ...

آدمی که بخواهد پند بگیرد از کنار هیچ اتفاقی به سادگی نمی گذرد.

 از شرح بیشتر آنچه که اتفاق افتاد بگذریم.

فقط آمدم بنویسم تا اگر روزی سرم به سنگ خورد، یادم بیاید که خدا صدایش را در فریادهای دیوانه ای به گوشم رساند ...

می نویسم تا یاد بگیرم که گاهی دیوانه ها هم می توانند پیامبر باشند...

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر ...