بسم او ...

خواهری جان ...

هنوز به این دنیا نیامدی ، اما حضورت در تمام لحظات با هم بودنمان حس می شود ... 

با اینکه ندیدمت اما به تو عادت کرده ام و حتی وابسته شدم... برای دیدنت بی تاب و بی قرارم و نمیدانم چرا این مرداد لعنتی تمام نمیشود ... چرا لحظه ها و ثانیه های انتظار این قدر کش می آیند !... 

شاید باورت نشود بعضی روز ها دوبار یا حتی سه بار صبرم تمام می شود و با خودم حساب می کنم امروز چندم است و چند ماه و چند روز دیگر باید صبر کنم ، و وقتی حساب می کنم متوجه می شوم که هنوز همان روز است و من حالا حالاها باید منتظر سلام تو به این دنیا بمانم ...

خواهری جان ... مهرت بدجور بر دلم نشسته . مهری که نمی دانم چه طور به جانم افتاده ! آخر من که هنوز تو را ندیده ام چگونه این قدر دلتنگ تو ام ؟! 

میدانم که تو هم مثل خواهرانت روزهای سختی را سپری می کنى ...و میدانم که در تحمل این سختی ها چه قدر تنهایی و جز خدا کسی صدایت را نمی شنود، حرف هایت را نمی فهمد و این درک نشدن از طرف ما تو را اذیت می کند ... اما خواهرت این جا به تو قول می دهد که به محض آمدن به دنیا تا لحظه ی آخر حضورت تنهایی را هرگز حس نخواهی کرد ... خیالت راحت !  مادری داری که در هر شرایطی اولین اولویتش تو هستی ... پدری داری محکم تر از کوه ، فراتر از هر پشتیبانی ، مطمئنم پشتت به این دو فرشته حسابی گرم می شود  و کم کم با بودن در کنارشان مفهوم تنهایی را از یاد خواهی برد ... خواهری داری بسیار مهربان و دلسوز ، خیلی عاقل و منطقیست و در سختی های زندگی قطعا راهنمای خوبی برایت خواهد بود ... و من که میدانم دیوانه وار دوستت خواهم داشت ، قول میدهم که از هیچ محبتی برایت دریغ نکنم و همیشه کنارت باشم ...

میدانی چشم های زیادی به انتظارت نشسته و دل هایی بی قرار آمدن توست ... نمی دانم چه قدر دوست داری به این دنیا بیایی اما فکر می کنم تو هم مانند ما بی قراری ... می توانم حسش کنم ... بی قراریت ، تایید محکمی است از خواستن تو برای آمدن به این دنیا و بودن در جمع ما ...

میدانی کوچولو!

دنیا جاى خیلى قشنگى نیست اما زیبایى هایى دارد که باعث می شود انتخاب کنیم که باشیم و زندگى کنیم ... آری برای بودن، ما خودمان انتخاب می کنیم... این را بدان انتخاب واژه ی عجیبیست ... برای بعضی از انتخاب هایت باید بهای سنگینی بپردازی ... نه اینکه همیشه انتخاب غلط تاوان داشته باشد، نه ... گاهی انتخاب درست بهایش بیشتر و تاوانش سنگین تر است و تو باید بیاموزی که درست انتخاب کنی حتی اگر سخت تر و پر هزینه تر باشد .... 

 دلم می خواهد دختر قوی ای باشی قوی تر از من و حتی قوی تر از ریحان  ... اشتباهاتی که در زندگیم کرده ام را تکرار نکنی و صدمه هایی که خورده ام را هرگز نخوری ... دلم نمی خواهد هیچ وقت آسیب ببینی ، بشکنی و گریه کنی ... دلم همیشه خندیدنت را می خواهد ... همیشه شاد بودنت را ...

اما خواهری اگر هم شد ایرادی ندارد ... اگر اشتباه کردی اگر شکست خوردی اگر شکستَنَت ، قوی باش ... مبادا از پا بنشینی . بخواه که بلند شوی و برای دوباره بلند شدن،  فقط کافیست دستانت را دراز کنی.

کوچولو ، یادت باشد ... خواهر ها هیچ وقت دستان یکدیگر را رها نمی کنند ...

پس فقط دستت را بلند کن ، می گیرمش ، قول میدهم ، قول میدهم ...

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر ...