- فرزانه فرجادی کیا
- جمعه ۴ بهمن ۹۸
- نظرات [ ۵ ]
بسم او ...
خواندن یکی از متنهای قدیمی باعث شد تا تشویق شوم باز هم از فکرهایی که در سرم میگذرد بنویسم.
این روزها شاید بیشترین دغدغهام عادی نشدن است.
روی صندلی آرایشگاه بودم که این فکر افتاد در سَرم.
بسم او ...
خواندن یکی از متنهای قدیمی باعث شد تا تشویق شوم باز هم از فکرهایی که در سرم میگذرد بنویسم.
این روزها شاید بیشترین دغدغهام عادی نشدن است.
روی صندلی آرایشگاه بودم که این فکر افتاد در سَرم.
بسم او ...
امروز آخرین روز نمایشگاه کتاب بود و من بالاخره فرصت پیدا کردم، البته بهتر است بگویم این توفیق را پیدا کردم، که به نمایشگاه بروم، با همان یار همیشگی، فاطمه:)
تقریبا دوسالی میشود(دقیقا بعد از کنکور) که وقتی به نمایشگاه میروم، سمت کتاب های درسی نمیروم.